خورنیوز
خورنیوز:شاید برای مسئولان نیز قابل تامل باشد که چرا جامعه ایران چنین ولعی به «شهری شدن» دارد و مهاجرت به مناطق پرجمعیتتر دارد. دلیل رشد فزاینده استرس در زندگی افراد معمولی چیست و البته آلودگی هوا که گفتن ندارد. اینها فاکتورهایی هستند که در رسیدن سن سکته قلبی به 32 سال تاثیر بسزایی داشته اند.
سن سکته قلبی به 32 سال رسید. رسیدن به این میانگین سنی خبر نگرانکنندهای است؛ یعنی هر فرد ایرانی با رفتارهای پرخطر در سن و سال جوانی در معرض مرگ طبیعی (و نه در اثر سوانح) قرار دارد. طی سال گذشته اولین بار نیست که این خبر باعث ایجاد نگرانی میشود. چه این که پیش از مسلمیفرد، نایب رئیس انجمن پزشکان عمومی کشور، جواد خسرونیا، رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران، عنوان کرده بود: «در گذشته سن بیماران قلبی 40 تا 60 سال بود اما در حال حاضر بیماران قلبی کشور جوانتر شدهاند و حتی مواردی از مرگ و میر بیماران قلبی و عروقی در سنین 25 تا 35 سال هم مشاهده شده است.»
کاهش سن سکته قلبی امری نیست که منحصر به ایران باشد؛ چرا که یک عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: « امروزه سکته قلبی بیشتر گریبان اشخاصی را می گیرد که در سن 30 تا 40 سالگی به سر می برند.» با وجود اظهار نظر دکتر قارونی، این امر قابل انکار نیست که سن سکته قلبی در ایران، سن مناسبی نیست و باید تدابیری برای این امر اندیشیده شود
در بروز سکته قلبی، مجموعهای از فاکتورهای موثر میتوانند نقش داشته باشند. نکته جالب توجه در اینجاست که 90 درصد از ریزفاکتورها قابل پیشگیری است. عواملی همچون وضعیت تغذیه، آلودگی هوا و استرس از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر این مساله هستند.
به گفته دکتر منوچهر قارونی بخشی از دلایل کاهش سن سکته قلبی ناشی از فرآیند فزاینده «شهری شدن» است: «هرچه انسان راحتی بیشتری به دست بیاورد و به جای استفاده از عضلات، بیشتر از مغزش استفاده کند، ناخودآگاه خود را آماده سکته قلبی می کند.» آنگونه که دکتر قارونی معتقد است بیشتر مسائل سکته قلبی در ایران مربوط به مصرف زیاد غذاهای چربی دار و سرانه مصرف بالای روغن نباتی جامد است.
به علاوه رییس چهارمین کنگره بینالمللی قلب وعروق خاورمیانه، دکتر زیبایینژاد استرس را از عوامل بروز سکته قلبی برشمرد و افزود: «استرسها به دو طریق میزان بروز بیماریهای قلب و عروق را افزایش میدهند. به این صورت که در زمان استرس هورمونهای شیمیایی نظیر اپی نفرین ترشح و موجب تنگی عروق قلب و تشدید آترواسکلروز و پرفشاری خون میشود و این در حالی است که استرس از مسیر دیگری، کاهش تحرک فعالیت جسمی و ورزش را به دنبال دارد.» شایان توجه است که زیبایینژاد استرس را متفاوت از زندگی پرمشغله عنوان کرد و در تعریف استرس یادآور شد: «در استرس میزان ضربان قلب و فشار خون افزایش مییابد.»
آلودگی هوا فاکتوری است که به طریقی مکمل در افزایش سکتههای قلبی موثر است. دکتر زیبایینژاد در اینباره میگوید: « اگر فردی 70 تا 80 درصد دچار تنگی عروق کرونری باشد آلودگی هوا این گرفتگی را 90 تا 100 درصد تشدید می کند. از طرفی، بررسیهای مختلف نشان داده است متوسط عمر افراد در مناطق آلوده تهران در مقایسه با نقاط دارای هوای پاک و مناطق روستایی کوتاهتر است.»
مسئله کاهش سن سکته قلبی، از معضلات نگرانکننده سلامت عمومی کشور است؛ اما به نظر نمیرسد تنها وزارت بهداشت و درمان بتواند متکفل این امرشود. مسئله کاهش سن سکته را شاید بتوان مرتبط با رواج نوع خاصی از الگوی زندگی دانست. به عنوان مثال دکتر ایرج خسرونیا، رئیس هیات مدیره جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران، تغییر شیوه زندگی را علت اصلی زیاد بودن تعداد مبتلایان به بیماری های قلبی در ایران، در مقایسه با میانگین جهانی میداند. او میافزاید: «به دلیل شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور، شهروندان مجبورند بیش از توان روحی و جسمی خود تلاش کنند که سبب ساز افزایش فشار خون، استرس، بیماری قلبی و مرگ میشود.»
به نظر رواج شیوههایی از زندگی که برای سلامت افراد و دستکم بقای آنها با رنج جسمانی کمتر، مضر است، مسئلهای از سنخ «مسائل فرهنگی» است. شهروندان کلانشهرها به نوعی از زندگی رسیدهاند که «نظریه خوشبختی» در آن غایب است. اندیشیدنها در این باب تماماً در سقف برنامهریزیهای کوتاهمدت یا روزمرگیهای همگانی محدود میشود. هر چند شاید برای مسئولان نیز قابل تامل باشد که چرا جامعه ایران چنین ولعی به «شهری شدن» دارد و مهاجرت به مناطق پرجمعیتتر دارد. دلیل رشد فزاینده استرس در زندگی افراد معمولی چیست و البته آلودگی هوا که گفتن ندارد!